دیوونه نمیگه دوستت دارم! دیوونه میره تمام دوست داشتن رو.. به هر جون کَندنی جمع می کنه، از هر دری.. می زنه زیر بغل.. می ریزه پای کسی که قرار نیست بفهه دوسـتـَش دارد...

تجویز کن نگاهت را... هر روز بر حوالی تبم کنار سوختگی های همیشگی بر طاق ریخته شده ی طاقتها نشانه بگیر حوالی سطرهای تب گرفته ام و تجویز کن خداوندگاری نگاهت را ‏"من سکوت میشوم..."

تو نباشی لحظه ها بیهوده است 
درپس لبخند هایم گریه است
 تو نباشی غم اسیرم می کند 
دوریت هرلحظه پیرم میکند

ای زندگیِ تن و توانم همه تو جانی و دلی، ای دل و جانم همه تو تو هستی من شدی، ‌از آنی همه من من نیست شدم در تو، از آنم همه تو

دوستت دارم تکیه کلام تو بود ... من بی خودی بر آن تکیه کردم !!!

کم خوابی داشتم ... شهرزادی برایم قصه خواند ... قصه هایش خواب از چشمانم گرفت ... حالا هزار و یک شب است که نخوابیده ام !!!

تصور کن بهاری را، که از دست تو خواهد رفت خم گیسوی یاری را، که از دست تو خواهد رفت شبی در پیچ زلف موج در موجت تماشا کن نسیم بیقراری را، که از دست تو خواهد رفت

چه لحظـــه دردآوریـــه، اون لــحظه کــه میپرسه: خوبیــ؟ بغض تو گلوتــ میپیــچه ... 5 خط تایپ میكــنی، ولــی بــه جــای enter ... همــه رو پاکــ می‌كــنی و می‌نویســی: ... خوبــم مرســی تو خوبـــــی؟

جایی که میمیرم زیر آسمان شهریست خالی از تو من هر لحظه زنده میشوم از تنفس آغوش گرم تو !

تمام خستگی هایت را یک جا می خرم! تو فقط قول بده ......صدای خنده هایت را به کسی نفروشی......!!!

شاید! شعر همین است که من عاشق تو باشم و تو! با هر که می خواهی

الآن یه دوست معمولی اس ام اس عاشقانه داد!!!! ولی من تسلیم این صحنه آرایی نمیشم!!!! فک کنم تور پهن کرده واسه ولنتاین :|

چه “شوری” میزند دلم وقتی… در چشم دیگران انقدر “شیرین” میشوی !

گذشته را گذاشتم برای گذشتگانم، فقط یادگاری برایم گذاشت که یادم نرود این موهای سفید شده برای چیست... و میخواهم زندگی زنده شود به خنده های زیبای تو و دیگرانی که یادشان مرا شاد می کند...

روزگاری کسی از عمق دلش درد نداشت هیچ کسی غصه ی اینی که چه میکرد نداشت چشمه ی سادگی از عمق زمین میجوشید خودمانیم، زمین این همه نامرد نداشت

در برکه اشکم همه دم نقش تو دیدم این هدیه خوبیست که از آب گرفتم هرگز نتوانی که ز من دور بمانی چون عکس تو را در دل خود قاب گرفتم